شرح زندگي حضرت آيت الله آقا سيد علي قاضي (رحمة الله عليه)
:
روزى با یكى از برادرانم در رابطه با حالات معنوى و شب زنده دارى پدرمان صحبت مى كـردیـم . پـرسـیـدم : خـاطـره اى در ایـن بـاره داریـد؟ گـفـت : او شـبـهـا همیشه مشغول راز و نیاز با خداى خود بود و ستاره هاى شب با گریه هاى او آشناست . در خانه ما دو اتـاق تـو در تـو بـود كه فقط یك درب بیرونى داشت . مادرم و تمامى بچه ها در این اتاق مى خوابیدند و اتاق دیگر مخصوص پدرمان بود كه شبها در آنجا استراحت مى كرد. بـسـى از شبهاى طولانى كه صداى گریه و زارى از آن اتاق به گوش مى رسید؛ ولى هیچ كس جرات بیان را نداشت و همیشه من در این صدد بودم كه به حقیقت آن دست یابم . در یـكـى از شـبها با صداى گریه از خواب بیدار شدم . همه خوابیده و سكوت همه جا حاكم بـود. تـنـهـا صداى شیونى بود كه از آن اتاق به گوش مى رسید. یواشكى به سوى اتـاق مـزبـور بـه راه افـتـادم . هـمین كه به درب اتاق نزدیك شدم ، از سوراخ درب به درون اتـاق نـگـاه كـردم ؛ دیـدم پـدرم نـشـسـتـه و بـا حـالت خـاص معنوى صورتش را با دستهایش پوشانده است و مشغول ذكر مى باشد و ظاهرا دعایى را به صورت تكرار بیان مـى كـنـد. بـا حـالت اضـطـراب بـه بستر خود برگشتم و متوجه شدم مادرم بیدار شده و سراغ مرا مى گیرد. همین كه مادرم را دیدم ، از چهره ام دانست كه به حقیقت امر دست یافته ام ؛ زود انگشتش را به دهان گذاشت و مرا به سكوت و آرامش دعوت كرد.
مـرحـوم عـلامـه طـبـاطـبـایـى (ره ) از آیـت الله سـیـد عـلى قـاضـى چـنـیـن نقل فرموده اند: اگر من به جایى رسیده باشم ، از دو چیز است : قرآن كریم و زیارت سیدالشهداء صلوات الله علیه .
مـرحـوم قـاضـى از زمـره عـارف نـمایان نبود كه به مكاشفات درونى بسنده مى كنند و با ادعاى وصول و كشف تام ، از بار مسؤ ولیت اعمال و عبادات ظاهرى شانه خالى مى نمایند. از ویژگیهاى روش عرفانى ایشان جمع بین آداب ظاهرى و روحى بود. به گفته شاگرد ایشان ، مرحوم سید هاشم حداد:
مـرحـوم قـاضـى مـعـتـقـد بـود كـه شـریـعـت اسـت كـه راه وصـول بـه حـقـایـق عـرفـانـى و تـوحیدى است و به قدرى در این مساءله مجد بود كه از كوچكترین سنت و عمل استجابى دریغ نمى كرد؛ تا جایى كه بعضى از معاندان گفتند این درجـه از زهـد و اتـیـان اعمال مستحبه را كه قاضى انجام مى دهد، از روى اخلاص نیست ، او مـى خـواهـد خـود را در خارج بدین شكل و شمایل معرفى كند؛ و الا او یك مرد صوفى محض است كه بدین اعمال ارزشى قائل نیست .
قـرائت قـرآن و دعا، بخش مهمى از اعمال روزانه مرحوم قاضى بود. قرائت آن بزرگوار، بـرخـاسـتـه از عشق درونى به وحى الهى و نیز همراه با رعایت آداب بود. علامه فقید آیت الله طباطبایى مى فرمایند:
هـنـگـامـى كـه مـرحـوم (شـیـخ مـحـمـد تـقـى ) آمـلى در نـجـف اشـرف مشغول تحصیل بوده اند، از درس اخلاق مرحوم میرزا على آقاى قاضى - رضوان الله علیه - اسـتفاده مى كردند. یك شب ، مرحوم آملى به خاطر خستگى به بالشى كه پشت سرشان بود تكیه داده و قرآن تلاوت كرده اند. فردا كه خدمت استاد اخلاقشان مى روند، استاد بى مـقـدمـه مـى فـرمـایـنـد: مـوقـع تـلاوت قـرآن خـوب نـیـسـت كـه آدم بـه بـالش تـكـیـه دهد.
بـه گـفـتـه فـرزنـد بـرومند ایشان ، مرحوم قاضى خود را مقید به انجام امور زیر نموده بود:
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21