شرح زندگي حضرت آيت الله آقا سيد علي قاضي (رحمة الله عليه)
استادى كه خود از آبشخور قرآن و اهل بیت علیه السلام سیراب شده باشد و حكیم عارفى كـه حـكـمـتـش از چـشـمـه اخـلاق جـوشـیـده و عـرفـانـش را از مـنـبـع زلال وحى الهى برگرفته باشد، براى هدایت و ارشاد سالكان طریقت ، دست مایه اى جز ثـقـلیـن نخواهد داشت و پیامش تنها كلام الهى و بیان شیواى امامان بزرگوار شیعه علیه السلام خواهد بود و آیت الله سید على قاضى طباطبایى از این جمله است . او هر چه داشت ، از مـكـتـب جـان پـرور اسـلام داشت و هر چه مى گفت ، شاخ و برگى از درخت تناور قرآن و حـدیث بود. ایشان جز به آنچه معصومان علیه السلام بیان فرموده بودند سفارش نمى كرد و تنها راه رسیدن به معبود و مقصود واقعى را حركت در مسیر آن بزرگواران مى دانست .
یكى از امورى كه مرحوم قاضى بسیار بر آن تاكید مى نمود، برپا داشتن نماز شب بود. نماز شب یكى از مستحبات مورد تاكید شرع مقدس اسلام است و معصومین علیه السلام و به پـیـروى از ایشان ، اولیاى الهى ، همگى در انجام این امر مهم اهتمام داشتند. در اهمیت این امر هـمـین بس كه رسول اكرم صلى الله علیه و آله ضمن سفارش على علیه السلام به نماز شـب ، مـوفـقـیـت آن حـضرت را در انجام این سنت نیكو از درگاه خداوند تعالى درخواست مى كردند.
علامه فقید، آیت الله سید محمد حسین طباطبایى مى فرمایند:
چـون بـه نـجـف اشـرف بـراى تحصیل مشرف شدم ، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندى و رحـمـیت ، گاه گاهى به محضر مرحوم قاضى شرفیاب مى شدم تا یك روز در مدرسه اى ایـسـتـاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى كردند. چون به من رسیدند، دست خود را روى شـانـه من گذاردند و گفتند: آخرت مى خواهى ، نماز شب بخوان ! این سخن آن قدر در مـن اثـر كـرد كـه از آن بـه بـعـد، تـا زمـانـى كـه بـه ایـران مـراجـعـت كـردم ، پـنـج سال تمام در محضر قاضى روز و شب به سر مى بردم و آنى از ادراك فیض ایشان دریغ نـمى كردم و از آن وقتى كه به وطن ماءلوف بازگشتم تا وفات استاد، پیوسته روابط مـا بـرقـرار بـود و مـرحـوم قـاضـى طبق روابط استاد و شاگردى دستوراتى مى دادند و مكاتبات از طرفین برقرار بود.
یكى دیگر از سنتهاى نیكوى شرع مقدس اسلام ، بیتوته در مساجد و اعتكاف است . بر طبق مـدارك تـاریـخى و روایات اسلامى ، رسول خدا و ائمه هدى علیه السلام در انجام این امر اسـتـحبابى مقید بودند و شیعیان را نیز به اهتمام در خلوت با خداوند كه تمرینى براى بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است تشویق مى نمودند. در این راستا، یكى از رهـنـمـودهـاى مـرحـوم قـاضـى ، عـبادت و بیتوته در مساجد و مكانهاى متبركى مانند مسجد كوفه و سهله بود:
مـرحـوم قـاضـى شـاگـردان خـود را طـبـق مـوازیـن شـرعـیـه ، بـا رعـایـت آداب بـاطـنـیـه اعمال و حضور قلب در نمازها و اخلاص در افعال ، به طریق خاصى دستورات اخلاقى مى دادند و دلهاى آنان را آماده براى پذیرش الهامات عالم غیب مى نمودند. خود ایشان در مسجد كـوفـه و سـهـله حـجره داشتند و بعضى از شبها را به تنهایى در آن حجرات بیتوته مى كـردنـد و شاگردان خود را نیز توصیه مى كردند بعضى از شبها را به عبادت در مسجد كـوفـه و یا سهله بیتوته كنند و دستور داده بودند كه چنان چه در بین نماز و یا قرائت قـرآن و یـا در حـال ذكر و فكر براى شما پیشامدى كرد و صورت زیبایى را دیدید و یا بـعـضـى از جـهـات دیـگـر عـالم غـیـب را مـشـاهـده كـردیـد، تـوجـه نـنـمـایـیـد و دنـبـال عـمـل خـود بـاشـیـد اسـتـاد علامه مى فرمودند: روزى من در مسجد كوفه نشسته بودم و مشغول ذكر بودم . در آن بین ، یك حوریه بهشتى از طرف راست من آمد و یك جـام شـراب بهشتى در دست داشت و براى من آورده بود و خود را به من ارائه مى نمود. همین كـه خـواسـتـم بـه او تـوجـهى كنم ، ناگهان یاد حرف استادم افتادم و لذا چشم پوشیده و تـوجـهى نكردم . آن حوریه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد. من نـیز توجهى ننمودم و روى خود را برگرداندم . آن حوریه رنجیده شد و رفت و من تا به حال ، هر وقت آن منظره به یادم مى افتد، از رنجش آن حور متاثر مى شوم .
از دیـگـر رهـنـمـودهاى اخلاقى آن عارف واصل ، رعایت میانه روى در خوراك بود. پرخورى یـكـى از صـفـات زشـتـى است كه افزون بر زیانهاى جسمى ، روح را خسته و اشتیاق به عبادت و توان تفكر را از انسان سلب مى نماید. علامه طباطبایى مى فرمایند:
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21