کلام پایانی...
بصیرت از نظر دین، چشمی است در درون جان آدمی که انسان به کمک آن، امور الهی را درک می کند و تا حدی اوج می گیرد که امور عادی زندگی را الهی می بیند.
بشر، هميشه دستخوش فتنه و شيطنت شيطانهايي است كه براي تأمين هدف ها و مطامع خود با تبليغات همه گير و متراكم، توده هاي مردم را در تاريكي قتلگاه جهالت قرباني مي كنند. در اين هنگام تنها راه نجات از فتنه نفاق، بصيرت و روشنگري است.
در واقعه عاشورا حسين(ع) جان خود را قرباني كرد تا بندگان خدا را از ضلالت و جهالت نجات دهد. [1]
در داستان عاشورا و فضای کربلا، سه دسته افراد حضور داشتند:
1 . آنهايي كه مثل حضرت عباس(ع) از ابتدا تا انتها با وليّ خدا همراه بودند و از چشمه سار زلال بصيرت بهره بردند.
2 .آنها كه در ميانه راه با چشمه معرفت آشنا شدند و به حبيب خدا پيوستند مثل زهير-بن قين، وهب نصراني و حربن يزيد رياحي كه نحوه تقربشان و انتخاب درست و به موقع ايشان، در نوشتاري مستقل قابل بررسي است.
3 .آنها كه از اين فرصت تاريخي بهره نبردند و با وجود روشنگري سيدالشهداء(ع) و با وجود يقين به حقانيت راه، بصيرت لازم براي از دست ندادن اين فرصت طلايي را نداشتند مثل طِرِمّاح بن حَكَم .
[1] طوسی، التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، 6/113؛ بحارالانوار، 98/331؛ زيارت اربعين.