بازار شيطان...
به روايات افسانه ها روزي شيطان همه جا جار زد كه قصد دارد از كار خود دست بكشد و وسايلش را با تخفيف مناسب بفروش بگذارد.او ابزار خود را به شكل چشمگيري به نمايش گذاشت.اين وسايل شامل خودپرستي٬شهوت٬نفرت٬خشم٬آز٬حسادت٬قدرت طلبي و ديگرشرارت ها بود.ولي در ميان آن هايكي كه بسيار كهنه به نظر مي رسيد٬بهاي گراني داشت وشيطان حاضرنبود آن را ارزان بفروشد. كسي از او پرسيد: اين وسيله چييست؟شيطان پاسخ داد:اين نااميدي وافسرد گيست.آن مردباحيرت گفت :چرا گران است؟ شيطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد:چون اين مؤثر ترين وسيله ي من است.هرگاه ساير ابزارم بي اثرمي شوند٬فقط با اين وسيله مي توانم در قلب انسانها رخنه كنم وكاري را به انجام برسانم.اگر فقط موفق شوم كسي را به احساس نااميدي٬دلسردي واندوه وادارم٬مي توانم با او هرانچه مي خواهم بكنم…من اين وسيله رادر مورد تمامي انسانها به كار برده ام. به همين دليل اين قدركهنه است.