امام سجاد علیه السلام در برخورد با جذامی ها...
در مدینه چند نفر بیمار جذامى بود. مردم با تنفر و وحشت از آنها دورى مى كردند. این بیچارگان بیش از آن اندازه كه جسما از بیمارى
خود رنج مى بردند، روحا از تنفر و انزجار مردم رنج مى كشیدند. و چون مى دیدند دیگران از آنها تنفر دارند خودشان با هم نشست و
برخاست مى كردند.یك روز، هنگامى كه دور هم نشسته بودند غذا مى خوردند، على بن الحسین زین العابدین از آنجا عبور كرد. آنها امام
را به سر سفره خود دعوت كردند.
امام معذرت خواست و فرمود:((من روزه دارم ، اگر روزه نمى داشتم پایین مى آمدم . از شما تقاضا مى كنم فلان روز
مهمان من باشید)). این را گفت و رفت.امام در خانه دستور داد، غذایى بسیارعالى و مطبوع پختند. مهمانان طبق وعده قبلى حاضر
شدند. سفره اى محترمانه برایشان گسترده شد. آنها غذاى خود را خوردند و امام هم در كنار همان سفره غذاى خود را صرف كرد….