شب ملكوتي قدر از ديدگاه امام خامنه اي(مدظلله)
شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى کنید. حال که خداى متعال به من و شما میدان داده است که به سوى او برگردیم .
بنده وقتى اعمالى را که در ماه رمضان از سوى شارع مقدّس مورد اهتمام است، ملاحظه مىکنم -یعنى روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن مجید، خواندن دعاهاى مأثور و توسّلاتى که به ذیل عنایات حضرت بارىتعالى وجود دارد- مىبینم در میان این چهار عنصر بسیار مهم که روزه ماه رمضان، واجب هم هست، آنچه براى ما خیلى اهمیت دارد، استغفار است؛ طلب مغفرت، طلب گذشت از سوى پروردگار عالم نسبت به آنچه از روى قصور، از روى جهالت و خداى نکرده از روى تقصیر، از ما سر زده است…
قصد ندارم که مجّدداً درباره استغفار، به عنوان یک بحث فکرى یا یک بحث قرآنى و حدیثى صحبت کنم؛ بلکه مىخواهم به مناسبت نزدیکى لیالى مبارکه قدر -این شبهاى عزیز و بسیار مهم- مسأله استغفار را یادآورى کنم.
احتیاج به استغفار
عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خداى متعال و به خدا بازگشتن است. توبه یعنى به سوى خدا برگردیم. هرجا که شما باشید، در هر حدّى از کمال که باشید -حتّى در حد امیرالمؤمنین علیهالصّلاه و السّلام- باز به استغفار احتیاج دارید! خداى متعال به پیغمبرش مىفرماید: «و استغفر لذنبک»، «فسبّح بحمد ربّک و استغفره». بارها در قرآن، خداى متعال به پیغمبر مىفرماید «استغفار کن». با اینکه پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمىزند و از دستور الهى تخلّف نمىکند اما به او هم مىفرماید «استغفار کن!»
البته اینکه استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله قابل بحثى است. استغفار آنها از گناهانى چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمىزند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبى و مقام ربوبّیت در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهى چیزهایى که براى ما مباح است -شاید حتّى چیزهایى که براى ما مستحب است- براى آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است که استغفار مىکنند؛ آنهم استغفار جدّى، نه استغفار صورى.
دعاى کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیهالصّلاه و السّلام در دعاى کمیل -که طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است- انشائاً و در اوّلبار، با شروع دعا به استغفار مىپردازد. اوّل خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند مىدهد و بعد از آنهمه قسم دادن، شروع مىکند به استغفار کردن: «اللّهم اغفرلى الذّنوب التى تهتک العصم» تا آخر. دعاى ابىحمزه ثمالى و دعاهاى گوناگون دیگر از این انسانهاى بزرگ، همینطور است. من و شما به استغفار احتیاج داریم.
اى مؤمنین؛ عزیزان؛ اى دلهاى پاک و صاف! مبادا مغرور شوید و بگویید ما که گناهى نکردهایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر أعمالنا فى جنب نعمک». آنچه کار خوب که ما به خیال خودمان انجام مىدهیم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شکر الهى، چه ربطى و چه نسبتى دارد؟! چقدر قابل ذکر است؟! ما نمىتوانیم آن حقّ شکر را ادا کنیم؛ نمىتوانیم! «لاالذى أحسن استغنى عن عونک»؛ مگر مىشود انسان از تفضل و لطف الهى در آنى از آنات، مستغنى باشد؟! همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار مىرسد: «خیرک إلینا نازل». ما هم از اداى شکر عاجزیم و این قصور یا تقصیر است و بههرحال طلب مغفرت مىخواهد.
روزی خواهد رسید که…
صفحات: 1· 2