يك ليوان شير....
03 مرداد 1393 توسط موعظه جاوید
پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت خرج تحصیل خود را بدست می آورد یک روز به شدت دچار تنگدستی و گرسنگی شد.او فقط یک سکه نا قابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می اورد تصمیم گرفت از خانه بعدی تقاضای غذا کند. .با این حال وقتی دختر جوان زیبای… بیشتر »