آيا واقعاً مي توانيم با مطالعه ي سيره ي حضرت رضا(عليه السلام)از آن الگو بگيريم؟
طبيعي است كه امكان استفاده از سيره ومنش پيشوايان معصوم (عليهم السلام)براي همگان فراهم است.پس موظفيم همچون تأسي به پيامبر (صلي الله عليه واله)در گفتار ورفتار از امام نيز بهره بگيريم.خداوند مي فرمايد:((لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجوا الله واليوم الاخر)).
وجود پيغمبر واوصياي پس از او،كانوني است كه ما ازآن بايد روش زندگي را استخراج كنيم.رفتارمعصومان آن قدر عميق است كه از جزئي ترين كار ايشان مي توان قوانين زندكي را استخراج كرد.يك كار ورفتار كوچك معصوم همچون چراغ،شعله ونوري است كه مسافت هاي بسيار دور را به انسان نشان مي دهد.آية الله شهيد مرتضي مطهري دراين باره مي نويسد:((ما ظلمي نظير ظلمي كه در مورد قران كرده ايم،در مورد سيره ي پيغمبر وائمه ي اطهاركرده ايم.سيره ي انبيا واوليا و مخصوصا سيره ي پيغمبر اكرم وائمه ي معصومين را برداشتيم،به طاق آسمان كوبيديم،گفتيم:او كه پيغمبر است.نتيجه اش اين است كه اگر يك عمر براي ما تاريخ پيغمبر بگويند،براي ما درس نيست ومثل اين است مثلاً بگويند فرشتگان درعالم بالا چنين كردند.خب فرشتگان كردن به ما چه مربوط؛يعني اين منبع شناخت را هم از ما گرفتند.درصورتي كه اگر اين جور مي بود،خدا به جاي پيغمبر فرشته مي فرستاد.پيغمبر يعني انسان كامل،علي يعني انسان كامل،حسين يعني انسان كامل،زهرا يعني انسان كامل؛يعني مشخصات بشريت…